کیمیا | ||
دو دوست با پای پیاده از جاده ای در بیایان می گذشتند. آن دو در نیمه های راه بر سرموضوعی دچار اختلاف نظر شدند و به مشاجره پرداختند و یکی از آنان از سر خشم، برچهره دیگری سیلی زد. دوستی که سیلی خورده بود سخت دل آزرده شد، ولی بدون آنکه چیزی بگوید بر روی شن های بیابان نوشت: «امروز بهترین دوست من، بر چهره ام سیلی زد.» آندو در کنار یکدیگر به راه خود ادامه دادند تا آنکه در وسط بیابان به یک آبادی کوچک رسیدند و تصمیم گرفتند قدری بمانند و در برکه آبتنی کنند. اما شخصی که سیلی خورده بود در برکه لغزید و نزدیک بود غرق شود، که دوستش به کمک شتافت و نجاتش داد. او بعداز آنکه از غرق شدن نجات یافت، بر روی صخره سنگی نوشت: «امروز بهترین دوستم جان مرانجات داده.» پس نوشت 1 : گذشت کردن به جای خود چیز خوبی است. ولی من همچنان اندرخم یک کوچه ام! این روزها فیدی زدم که برایم عجیب بود که بچه ها معنایش را متوجه نشده بودند ، پس ........ پس نوشت 2 :دلمان که میگیرد ، تاوان لحظاتی است که دل بسته بودیم معنای نزدیک : برخی چیزها را هم که نباید، باز بر روی سنگ حک کرده ایم (عشق های زودگذر کوچه خیابانی......) معنای دور: بر روی سنگی حک کرده ایم، ظهور آقا نزدیک است
[ چهارشنبه 90/5/19 ] [ 11:9 صبح ] [ ]
|
||
[ طراحی : ایران اسکین ] [ Weblog Themes By : iran skin ] |